دختر بلیط فروش

سکانس اول: بلیط دارید؟

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ

سکانس اول: بلیط دارید؟


با نزدیک شدن به ایام نوروز شلوغی دفتر بلیط فروشی و امتداد صدای زنگ تلفن بسیار طبیعی می باشد ولی....

ولی اینکه مسافری بیاید و بپرسد فلان شهر چه ساعاتی اتوبوس دارد و شما هم خیلی معمولی جواب کامل دهید(تا اینجا همه چیز طبیعی بود) و با پرخاشگری دور از انتظار مسافر یا مسافر نما برخورد کنید طبیعی به نظر نمی رسد!

که اگر تضمین دهید بلیط سرویسی که به من دهید مثل سال گذشته من را تا ساعت های آخر شب منتظر نگذارد و من را جا نگذارد !...

یادت می آید؟(با من بود)

اینکه بلیط مسخره ای به من دادی و بعد فهمیدم سرم کلاه گذاشتی؟(مخاطب من بودم)

هاج و واج قیافه و سر و وضع و ژولیده و کثیفش را نگاه نمی کردم, بلکه (به علت حجب و حیا) خودم را از پشت مانیتور عقب کشیدم چون آن آقا تا وسط میز کارم خم شده بود و با صدای بلند پرخاشگری می کرد.


از او خواهش کردم تا بر روی صندلی آرام بنشیند و تعریف کند

ولی فقط صدای گوش خراش او بود که فضای محل کار را پر می کرد!

تا اینکه با هزار جور دیپلماسی, آقا گفت : راننده سال گذشته با من تماس گرفته بود و من میدانستم که ماشین قرار است دیر کند!

پس چرا ؟

چرا آقای مسافر !

وقتی با شما از طرف ترمینال با شما در رابطه با تأخیر سرویس هماهنگ شده, پس چرا پرخاشگری!

(این ها را من گفتم)

آخر فاصله دفتر ما تا ترمینال 18 کیلومتر است!

در این دفتر برای تمامی شرکت ها و همه شهرهای کشور بلیط صادر میشود, که صدور بلیط با دفتر ما و بقیه کار ها هم با مدیریت شرکتها در ترمینال می باشد , اگر کسی هم مقصر تأخیر ماشین بوده باشد آن را از ترمینال پیگیر باشید چون در چنین مواقعی ترمینال مستقیما به مسافران اطلاع میدهد ولی سایر باجه ها حومه شهر بی اطلاعند, در ضمن شما میگویید که با شما تماس گرفته بودند و در ساعت مقرر به ماشین رسیده اید پس چرا به من تند میشوید و صدایتان را بلند میکنید و میگویید بلیط های دفتر ما مسخره است؟

هر چه بعد از آن مسافر گفت خب حالا دیگه پارسال سرم کلاه گذاشتی این دفعه به من بلیط بده!

من هم اصرار میکردم که برود و از گیشه ترمینال بلیط مطمئن تهیه کند , شاید آنجا بلیط ها صحیحتر باشد! و اگر فکر میکند که من قبل از این چنان کلاهی سرش گذاشته ام چرا دوباره سراغ دفتر نامعتبر ما (به زعم خودش) آمده؟

و اینگونه بود که آن مسافرنما با همان سروصدایی که گفتمانش را شروع کرده بود از دفتر خارج شد ولی موقعی که داشت خارج میشد چیزهایی زمزمه کرد که بیشتر شبیه تلافی میکنم بود! 

این سکانس اول بود...


نظرات  (۲)

  • خانوم محمدی
  • خسته نباشید. واقعابعضی ازمردم اینقدبی فرهنگ هستن که بلدنیستن چطوربایه دخترخانوم صحبت کنند. متاسفانه شغل ما(بلیط فروشی)طوری هست که کسی دربرابر همچین ادمهای گستاخی ازماحمایت نمیکندچون هرکسی فقط به فکرمنافع خودش هست . وماتنهاکاری که میکنیم همه چیزرامیسپاریم دست خدا
    پاسخ:
    میسپاریم دست خدا
    هم آن کسی که مانور قدرت دادن و عربده کشی خواهان تهیه بلیط  
    و هم آن کافرمای سنگدل را که در سکانس سوم تو ضیح خواهم داد, آنان را به خدا می سپارم
    عجب 
    خب به حرحال تاخیرها برای ما عادی شده بود
    خدا روشکر چندساله دیگه با اتوبوس مسافرت نکردم
    باور کنید من چهار سال قم تبریز رفتم فقط یکبار اونهم به یک دلیل خاص سر وقت حرکت کرد بقیه مواقع ۴۰تا یک ساعت تاخیر معمول بود
    پاسخ:
    سلام
    بلیط فروشی آنلاین و بر اساس اتوماسیون اداری انجام میشود
    بلیط فروش در تأخیر اتوبوسها دخالتی ندارد
    حتی راننده ها را نمیشناسد
    ولی اکثر مسافران فکر میکنند که چون پول بلیط را به بلیط فروش داده اند باید او جوابگو باشد
    بعضی ها کم لطفی میکنند!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">